آیا می‌توانی مثل یک سگ کار کنی؟ (بخش دوم)
و بیشتر ما به کار اعتیاد داریم و اگر سرگرم نباشیم، حالمان بد می شود. کارهایی را انتخاب کن که دوست داری: فقط به پر کردن وقتت اکتفا نکن.
همه ی مشاغل را به صورت پروژه هایی ببین که در آنها غوطه ور می شوی. ناجی غريق بودن می تواند یک پروژه ی غوطه وری و آشنایی با اقیانوس شناسی و کمکهای اولیه باشد. معاون اجرایی بودن می تواند یک یک پروژه ی غوطه وری در مدیریت و دیپلماسی باشد.
اگر پدر یا مادرت شرکت را اداره می کنند، هر روز اولین کسی باش که وارد شرکت می‌شوی وآخرین کسی باش که خارج می شوی. همیشه وقتی پدر یا مادرت رئیس هستند باید استانداردهای بالاتری را برای خودت در نظر بگیری. قبل از اینکه شغل را قبول کنی، این نکته را مدنظر داشته باش.
در تثبیت موقعیت هم مانند زندگی همواره خطاهای زیادی وجود دارد. ای اس که توپ به سوراخ برسد، طبیعتا هرگز وارد سوراخ نخواهد شد.
یک شغل را بر اساس ویژگیهایی که قبلا داشته انتخاب نکن با براساس اولین ویژگیهایی که داشته.
سوالاتی که درباره ی یک شغل از افراد پرسیده می شود و شامل واژه ی هنوز است در بهترین حالت، تجربی بودن آن شغل را مطرح می کند و در بدترین حالت، منفی بودن آن را. برای نمونه، همه شنیده ایم که می پرسند "آیا هنوز در کار ساخت و ساز هستی؟"، ولی هرگز نشنیده ایم که بپرسند "آیا هنوز جراح مغز هستی؟"
بگذار تو را با چیزی که مختص تو است بشناسند. مثلا اگر سانفرانسیسکو را با بل گلدن گیت می‌شناسند، تو را هم با ویژگی خاص خودت بشناسند.
نصيحتهای شغلی را راحت و سخاوتمندانه در اختیار فرزندان کارکنان قرار بده.
روزی فرزندان خودت هم به دنبال شنیدن نصایح خوب خواهند بود. وقت گذاشتن برای کسانی که مشغله ی زیادی دارند یا بی حوصله اند را موفقیت خودت بدان.
اگر مدام شغل عوض می کنی و همه به تو می گویند که شماره تلفن محل کارت را باید با مداد یادداشت کنند، در شیوه ای که در پیش گرفته ای تجدیدنظر کن.
تصور نکن شغل کسانی که در بخشهای مدیریت، هیات رئیسه یا آموزش کار می کنند خیلی الکی و راحت است.
اینترنت به خودی خود برایت شغل ایجاد نمی کند، ولی امکان جمع آوری داده های عالی را برایت فراهم می سازد.
شخصیتهایی مثل راکی، بولوینکل، بوریس و ناتاشا هنوز هم منبع خوبی برای آموختن درسهای مدیریتی هستند، همچنانکه آتیلا، بودا، توماس جفرسون و سایر شخصیتهای به یادماندنی دیگر اینگونه هستند.
رزومه سازی دروغین در فضای اینترنت به اندازه ی رزومه سازی دروغین بر روی کاغذ بد است. انجام هر یک از اینها ممکن است منجر به اخراج تو شود. دستاوردهای تو، موفقیتهای تو هستند. شناسایی فرصتهای پیشرفت، موفقیت است، همچنانی کاری که هنوز موفق به انجامش نشده ای شکست نیست.
نیازی نیست که در صفحه شخصی خودت در فضای وب، به کارفرمایان بالقوهات اشاره کنی. هیچ کس به آن نگاه نمی کند.
به خاطر داشته باش که اینترنت همان قدر که منبع گردآوری داده ها است، منبع کسب اطلاعات درباره ی تو هم هست. جستجو کن و ببین که آیا سوابق بازداشت تو در دوران دانشجویی، هنوز در دسترس قرار دارد.
از جانب کارفرمایانی که از طریق اینترنت با آنها تماس گرفته ای انتظار دریافت پاسخ نداشته باش. اگر پاسخی دریافت کردی خوش شانس بودهای و جایزه گرفتهای. اگر یک پاسخ خودکار دریافت کردی نگران نباش، هنوز هم جای امیدواری هست.
حقیقت موضوع این است که کارفرمایان به طور قطع برخی اشخاص را از طریق وب سایتهایشان استخدام می کنند. یاد بگیر که چطور از این مسیر استفاده می کنی.
به این خاطر که دوستانت شغلشان را رها کرده اند، تو شغلت را رها نکن، به این خاطر که دوستانت در شغلی مانده اند، در شغلی نمان، اگر دربارهی از دست دادن شغلت نگران هستی، احتمالا باید نگران باشی. اگر دوستانت می گویند نگران هستند که تو شغلت را از دست بدهی، واقعا باید نگران باشی.
شغلهای اول مثل ازدواجهای اول هستند. آنها ممکن است بیشتر از آنچه انتظارش را داری طول بکشند.
ادامه دادن شغلی که فقط بد نیست مثل ازدواج با کسی است که نمی خواهی با او زندگی کنی. آزمایش و خطا کردن در تصمیم گیریهای شغلی، از در خانه نشستن بهتر است.
شغل بدی که با آن چیزی یاد می گیری و پول در می آوری، بهتر از عاطل و باطل ماندن و بیکار نشستن است.
به فرزندانت بگو که در آینده فیزیوتراپیست یا عینکساز شوند. با این تعداد انبوه مردمانی که همگی پشت کامپیوتر ها قوز می کنند، رسیدگی به کمر و چشم مطمئنا شغلهای آینده داری هستند.
فهرستی از اسامی مشاوران متبحر و کاربلد تهیه کن. با این کار می توانی به دوستانی که نیاز به کمک دارند، ولی نمی دانند باید چکار کنند کمک کنی.
یادگیری مهارت نه گفتن می تواند بیشتر تو را در شغلت کمک کند، تا اینکه همیشه بله بگویی و نتوانی انتظارات را برآورده کنی.
فرآیند نفی کردن، بهترین روش کمک به تصمیم گیری است. دانستن اینکه چه چیزی را نمی خواهی، امکان رسیدن به چیزی را که می خواهی به تو می دهد. این تکنیک بویژه در تصمیم گیریهای شغلی مفید است.
به شعور و هوش طبیعی خودت اعتماد کن. حتما دلیلی دارد که سایر افراد برای تجربه و ارزش قائل هستند، خودت هم باید برای تجربیات ارزش قائل باشی.
شیرین تر از دستیابی به شغلی که همیشه در رؤیاهایت دنبالش بوده ای این است که بتوانی آزادانه، و فارغ البال در صورت لزوم رهایش کنی.
تو هیچ گاه برای تغییر خیلی پیر نیستی، مهارت جدیدی یاد بگیر و آن را شروع کنه یا شغل جدیدی را امتحان کن.
همیشه به منابع مختلف کاریابی رجوع کن، از جمله خویشاوندان و بستگان.
اگر اخراج شده ای، حداکثر دو روز برای ناراحت شدن و ابراز تاسف به خودت فرصت بده، پس از آن بر شغل بعدی ات تمرکز کن، نه شغل قبلی.
شغلهایی را قبول کن که در ذات خودشان برند شناخته شده ای دارند، خواه در عنوانشان باشد یا در تشکیلات سازمانی شان.
اگر در جستجوی شغل هستی، وقتت را با کسانی بگذران که می توانند تو را استخدام کنند.