امروزه برای بسیاری از مردم، گفتن نشانی دقیق محل کار دشوار است. جهان مجازی سبب شده که گاهی اوقات شما اصلا ندانید محل کارتان کجا است. در چنین شرایطی وانمود کنید که در حال کار در یک محیط عالی و با همکارانی عالی هستید زیرا در غیر این صورت، مجازی بودن محل کار می تواند تا حدی شما را دلتنگ و ملول کند.
در این جهان مجازی شده، هرگز اهمیت گفت و گوی رو در روی مردم با یکدیگر را دست کم نگیر، نه فقط به این دلیل که آنها ناگزیر از گفت و گو هستند بلکه به این دلیل که آنها گفت وگو را می خواهند و به آن نیاز دارند.
هیچ دلیل قانع کننده ای برای نپوشیدن یک جفت کفش راحت در سر کار وجود ندارد.
قبل از رفتن به سر کار، دوش بگیر و خودت را آراسته کن، انگار می خواهی جای مهمی بروی، این کار سبب می شود کارآمدتر عمل کنی.
بین این دو رابطه ی مستقیمی وجود دارد: هر چقدر برای دکوراسیون و تزئین اتاق کارت وقت بیشتری صرف کنی، احتمال اینکه تو را جابه جا کنند، بیشتر می شود.
در یک روز کاری که قبل از آن سه روز تعطیل بوده، انتظارش را داشته باش که فقط یک نفر کار کند.
شبیه باهوشترین فرد اتاق رفتار کردن می تواند تو را به دردسر بیندازد، بویژه اگر واقعا اینطور نباشی.
روش تشخیص اینکه چه موقع زمان ترک اداره و رفتن به منزل فرا رسیده :
متوجه می شوی که مغزت کار نمی کند و منطقت کور شده، چشمانت را هم بسته ای.
ناگهان تنها نسخه ی موجود از سندی که ۲۰ ساعت برای تهیه ی آن وقت صرف شده را حذف می کنی همکارانت به تو می گویند که بهتر است بروی و یک دوش بگیری.
به خانه زنگ می زنی و یک غریبه گوشی را برمی دارد.
احساس می کنی به بوی غذای شب مانده علاقه داری.
همیشه به رئیس و همکارانت حقیقت را بگو. این آسانترین راه برای به خاطر سپردن حرفهایی است که میزنی.
وقتی کسی به تو گفت: نگران نباش، تو جوان و توانمند هستی و به جابه جایی و پیشرفت نیاز داری، زمان آن رسیده که نگران باشی.
حدود ۹۰ درصد شایعات معمولا واقعیت دارند.
هنگام انجام مصاحبه ی کاری با کسی که قرار است در آینده همکار تو باشد، دو سوال کلیدی از خودت بپرس :
آیا علاقه دارم که شام را با این شخص صرف کنم؟ (به این معنا که آیا مایلی وقت خودت را با این شخص بگذرانی؟) .
آيا تمايل دارم که این شخص را به مادرم معرفی کنم؟ (به این معنا که آیا به همکاری با این شخص افتخار می کنی؟)
یاد بگیر که چطور یک مصاحبه را مدیریت کنی. با این کار می توانی اطلاعاتی را که می خواهی به دست بیاوری.
به طور ناگهانی با انجام کاری که دور از شخصیت تو است، توجه مردم را جلب کن.
سعی کن صددرصد قابل پیش بینی نباشی.
در عنوان و متن نوشته های کاری و حرفه ای از علامت تعجب، استفاده نکن.
تعیین هدف، یک امر سرسری و تفننی نیست. داشتن هدف تو را به انجام کارهایی ترغیب می کند که انقدر ارزشمندند که تو به خاطرشان به تب و تاب می افتی و برافروخته می شوی.
برای امور بزرگ نگران باش، اگر اینگونه عمل کنی، امور کوچک خودشان درست می شوند. همیشه نقش پلیس خوب را بازی کن و اینکه تو از چیزی خبر نداری نشانه ی خوبی نیست. بی خبری از اموری مانند فروش، مشاوره و مذاکره خبر خوبی نیست.
هیچ وقت چیزی را در چمدانت نگذار که دوست نداری دیگران آن را ببینند.
دزدی نکن. بردن اموال اداره به منزل دزدی است.
برای سنجش میزان کارآمدی مسیر ارتباطی مدیریت با کارکنان، ببین آیا کارکنان می دانند چه چیزی مهم است یا نه.
در دوراهی بین مواجهه با فردی که عمیقا با او مشکل داری و نادیده گرفتن مشکل تا جایی که مشکل عمیق شود و به افتضاح کشیده شود، مواجه شدن با آن شخص را برگزین.
اگر مردم هیچ وقت با تو کار نمی کنند و هیچ گاه از تو برای همکاری در پروژه ها دعوت نمی شود، بهتر است از خودت بپرسی چرا.
اگر کارکنان شرکت را به مهمانی دعوت کردی و کسی حضور پیدا نکرد، یا مشکلاخلاقی وجود دارد یا مشکل کار گروهی.
حتی اگر فرد مغرور و متکبری هستی، علائم غرور را در رفتارت بروز نده.
وقتی استراتژی ای وجود ندارد، نمی توان آن را اجرا کرد.
افزودن و الحاق سیستمهای اضافی به یک سیستم بد، باعث شکل گیری یک سیستم بد بزرگ می شود.
ابهام مسئولیت به این معناست که ما نمی دانیم، ولی امیدواریم که واحد دیگری آن کار را انجام دهد.
انتقال و جابه جایی حوزه ی کاری فرد همیشه توجه دیگران را به خود جلب می کند خوب باشد یا بد.
اگر شنیدی که قصد انجام مذاکره ی استراتژیک دارند، بدان می خواهند تعدیل نیرو و تمرکززدایی کنند.
اگر شنیدی که می خواهند گزینه های مفیدی عرضه کنند، بدان می خواهند چیزهای گران را با کمترین تخفیف بفروشند.
اگر شنیدی که از لزوم مشارکت کارکنان حرف می زنند، بدان می خواهند جلسه ای را با حضور کارکنان برگزار کنند و به آنها بگویند که چه بلایی قرار است سرشان بیاید.