آیا می‌توانی مثل یک سگ کار کنی؟ (بخش چهارم)
رخ دادن تغییرات و جابه جایی های برنامه ریزی نشده ی شغلی می تواند هیجان انگیزترین اتفاق ممکن باشد. این پیشنهادهای نامعمول را پیشنهادی عالی در مسیر شغلی تلقی کن.
اینکه مثل عمه اِم جلوی دروازه بایستی و برای خداحافظی با دوروتی که می خواهد به شهر اوز برود دست تکان بدهی، هدف و جایگاهی نیست که بخواهی دنبالش باشی. دوروتی باش، نه عمه اِم.
وقتی برای حضور در جلسه با رویدادی دعوت می شوی، همان کاری را بکن که بقیه می کنند. هر گونه تصمیمی که تو را متمایز کند، باعث اخراج تو میشود.
ارجاع به کارگزینی به معنای این است که تو گزینه ی تعدیل نیرو یا برون سپاری هستی.
عبارت این فقط یک شغل است بندرت حقیقت دارد.
اگر میزان حقوقت همیشه زیر متوسط است به این معناست که تو هرگز درزندگی ات به پول زیادی نخواهی رسید.
اگر در آگهی استخدام سوال شده که "آیا می توانی مثل یک سگ کار کنی؟" آن شغل یا یک شغل عالی و مفرح است، یا یک شغل بد و مزخرف.
گفتن این جمله که "خانه دار بودن برای یک زن کسر شأن است" باعث پیشرفت و ارتقای تو نمی شود.
قطع شدن مساعده، اضافه کاری و مرخصی تو به این معناست که بالادستی ها می توانند تو را نادیده بگیرند و کنار بگذارند.
گریه کردن در محل کار به اعتبار تو لطمه می زند.
وضعیت موها در مسیر رفتن به آرایشگاه خوب به نظر می رسد، درد همیشه در مسیر رفتن به سوی مطب دکتر برطرف می شود. خودرو همیشه در مسیر رفتن به اطرف پارکینگ خوب کار می کند، و شغل همیشه در مسیر استعفا خوب به نظر می رسد، تردید نکن.
سازمانهایی که ساعات کاریشان شبیه پادگان نظامی است، خودشان دارند با زبان بی زبانی به تو می گویند که شرایط کاریشان چگونه است (خطوط هواپیمایی استثنا است).
اگر پاسخ اولیه ای که به درخواست کاری تو داده اند خیلی خوب بوده، انتظار داشته باش که آن شغل، بازاریابی از راه دور، ثبت داده ها با فروشندگی باشد.
در هنگام مصاحبه هرگز فحش نده، حتی اگر مصاحبه گیرنده این کار را بکند.
هر شغل جدیدی را با همان شور و اشتیاقی آغاز کن که دوست داری دیگران آن را از خود نشان دهند.
سریعترین راه برای اینکه به اعتبار خودت صدمه بزنی این است که ساعات کمتری کار کنی.
بررسی کن و ببین که آیا مرد مذاکره هستی یا مرد عمل. سپس ویژگیهای هریک را بشناس و به کار بگیرد.
او فردی است که اهل تعامل و مشارکت با دیگران است برچسبی است که اگر قصد پیشرفت و ترقی داری، باید از آن اجتناب کنی، این معمولا به معنای آن است که افراد، تو را فاقد توانایی رهبری یک تیم یا پروژه می دانند.
نقل و انتقالات درون سازمانی و جابه جایی نیروها معمولا ناراحت کننده هستند، ولی اگر قصد پیشبرد برخی امور را داری یا می خواهی از دست کسی که او را دوست نداری خلاص شوی، ارزش دردسرش را دارد.
اینکه تو عضو یک شرکت در حال پیشرفت هستی لزوما به معنای این نیست که پیشرفت شغلی می کنی.
نداشتن حس احتیاج در نهایت به نداشتن شغل منجر می شود.
خودت را جای کارفرمایت بگذار و ارزش خودت را صادقانه از دیدگاه او ارزیابی کن.
اگر فکر می کنی ارزش بیشتری داری، پس ارزش بیشتری داری، تو در نهایت به چیزی که می خواهی می رسی.
در اینترنت دنبال کار بگرد، ولی فقط در منزل این کار را بکن زنه در محل کار).
وقتی اخراج یا بازنشسته می شوی، محل کار قبلی را از ذهنت بیرون کن، مطمئن باش که آنها هم دلشان برایت تنگ نمی شود.
عضو کانونهای صنفی یا تیمهای ورزشی کارکنان شو. همه ی ما آزادیم و می توانیم به تیمی که می توانیم به آن کمک کنیم و جایی که می تواند نیازهایمان را برآورده کند، بپیوندیم.
مسیرهای شغلی، جاده های دوطرفه ای هستند که سرعت حرکت در دو طرف آنها با یکدیگر یکسان نیست.
موقت، جای مناسبی برای رحل اقامت افکندن نیست.
در محیطهای نظامی جیره بندی همچنان یک انتخاب حرفه ای و درست است، آن را نادیده نگیر.
فقط در صورتی حلقه ی بینی بزن که: یا برای "ام. تی وی" کار کنی، یا برای پیکهای موتوری ارسال غذا، یا برای خودت.
جهش شغلی وجود ندارد، اما فرصت طلبی و نان به نرخ روز خوردن وجود دارد.
الزاما ارتباطی بین مدت زمانی که یک فرد به کاری مشغول است و صلاحیت و شایستگی او وجود ندارد.
هر شغلی ریتم مخصوص به خود را دارد. اگر آن ریتم را یاد بگیری آن شغل آسانتر می شود.
همیشه موفقیت شغلی با سریع کار کردن حاصل نمی شود؛ زیرا چیزهای فراوان دیگری بجز افزایش سرعت هم هستند که اهمیت دارند.
بجز درباره ی شغل جراحی یا خلبانی هواپیما، همیشه به خاطر داشته باش که هر چقدر هم که شغلت را دوست داشته باشی یا از آن متنفر باشی، باز هم این فقط یک شغل است. ولی شغل توست.
همیشه اول وقت در دفتر کارت حاضر شو.
هرگاه واژه هایی مانند تجدید ساختار، سازماندهی مجدد و کوچک سازی سازمان را زیاد می شنوی، رزومه ات را به روز کن و آماده باش.
اگر در جستجوی شغل دیگری هستی و در یک مصاحبه شغلی در داخل یا خارج از شرکتی که در آن کار می کنی حضور پیدا می کنی، انتظارش را داشته باش که رئیس فعلی ات متوجه شود؛ آماده باش.
نامه های استعفا باید فقط در یک یا دو سطر نوشته شوند. قصه پردازی و مرثیه سرایی نکن.
در میان کسانی که مسئولیت جستجو و به کار گماردن افراد را برعهده دارند دوستانی برای خودت دست و پا کن.
لباسهایی بخر که دوام زیادی دارند. همیشه یک دست کت و شلوار برای مصاحبه داشته باش.
اگر حتی تصور می کنی که آسیب پذیر هستی، احتمالا باید شغل دیگری برای خودت پیدا کنی. ذات و هسته هر کاروکسبی را درک کن و به آن بپیوند. اگر از بازیهای ویدئویی متنفری، کار در بخش هنرهای الکترونیکی را قبول نکن.