قوانین یخچالی:
همه ی آنچه به حساب می آید
همه ی ما آموخته ایم که در چارچوب قوانین زندگی کنیم، خواه این قوانین رسمی باشند یا غیررسمی قوانین در بهترین حالت باعث تسهیل و روان شدن امور می شوند و در بدترین حالت، یادآورهای دائمی هستند که چرا می خواهیم به نقطه ی دیگری برسیم.
در دنیای مجازی ما، آشفتگیهای بسیاری در محل کار وجود دارد و پی بردن به قوانین جدید مدام سخت تر می شود. شما نمی توانید چیزهایی را که نیاز دارید از میان قوانین و دستورالعملها و آیین نامه های وحشتناک پیدا کنید. بیشتر این قوانین و مقررات به این خاطر ایجاد شده اند که شما و سازمانتان را از پیگرد قانونی و محکومیت قضایی دور کنند. نیازی به گفتن نیست که شما حتما باید به آنها توجه کنید. در هنگام ارزشیابی عملکرد همواره رعایت قوانین دولتی و بالادستی یک اصل اساسی و مهم است، ولی مجموعه قوانین دیگری هم وجود دارند که برخی از آنها قوانین استاندارد و برخی منحصر به هر سازمان هستند. اینکه چگونه و تا چه میزان این قوانین را رعایت می کنید یا نمی کنید، شخصیت حرفه ای شما را شکل می دهد.
زمانی من رئیس جدیدی داشتم که جلسه ای را با من و تعدادی از همکارانم تدارک دید تا هم خودش و هم عقایدش را معرفی کند. او درباره ی درستکاری، عادتهای صحیح کاری و مانند اینها سخن گفت، ولی تنها بخش گفته های او که همیشه درخاطرم باقی ماند، داستانی بود که دربارهی پذیرش مسئولیت جدیدش تعریف رئیس جدید عقیده داشت که با توجه به اینکه برای ساعتهای طولانی کار وقت زیادی را در دفتر و به دور از همسرش می گذراند، ضرورت دارد که برای حف و تقویت روحیه گاهی اوقات همسرش را در کنار خود داشته باشد. او گفت که به روز در اواخر هفته، همسرش را همراه خود به دفتر اورده و تا پایان وقت را در دف کار با هم گذرانده اند!
از نظر من این کار نه تنها افتخار آمیز نبود بلکه حتی تصورش هم وحشتناک بود. در دوران مسئولیت او (که چندان طولانی هم نبود) هرگز نتوانستم کنار میزش بنشینم او چیزهایی که گفته بود به ذهنم خطور نکند. رفتاری که او داشت احتمالا نقض هیچ یک از مقررات استخدامی نبود، ولی دیدگاه و نگرشی که نسبت به کار داشت شخصیتش را معرفی می کرد.
شناخت قوانین غیررسمی و پیروی از آنها، از خیلی جهات شبیه رعایت آداب و رسوم است. در بسیاری از موارد نشناختن آداب و رسوم یا بی توجهی به آنها باعث می شود که تو قوانین غیررسمی زیادی را بشکنی، ویلیام ویکهام، بنیانگذار مدرسه ی وینچستر انگلستان، زمانی گفت: ادب و رفتار، مرد را به دیگران معرفی می کند. البته مرد و زن فرقی ندارند، غرض این است که بگوییم چگونگی تفسیر ادب، رفتار و قانون می تواند باعث بهتر شدن وضعیت شما و همکارانتان شود.
چند نمونه از چیزهای غیررسمی که نباید انجام دهید عبارتند از: بردن روزنامه با خودتان به داخل دستشویی و ماندن در آنجا به مدت طولانی تماشای سایتهای نامناسب می دانید منظورم کدامها هستند)؛ تماس تلفنی شخصی طولانی مدت در محل کار؛ پاسخگو نبودن؛ دولا دولا راه رفتن، چمباتمه زدن هنگامی که منتظر ملاقات با کسی در لابی هستید؛ حرف زدن با تلفن همراه وقتی نزد کس دیگری حضور دارید؛ و هر چیز دیگری که دیلبرت آن را غلط می دانست.
فهرست کارهایی که نباید انجام شوند خیلی بلند است، ولی مسأله ی اصلی، به خاطر سپردن این نکته است که مردم توجه می کنند. اگر شما شبیه یک گراز رفتار کنید مردم توجه می کنند و به همین خاطر، شما را کوچک می بینند و به حساب نمی آورند. بسته به توانایی شما برای یافتن قوانین خوب و پایبندی به آنها، ادراکاتی درباره ی کارتان در مردم شکل می گیرد در سراسر جهان، تنها قانونی که همگان خود را ملزم به رعایت آن می بینند و ا افراد را به خود جلب می کند، قانونی به نام غنای داخل یخچال است. همان گونه که من همواره گفته ام، این کار تنها عمل دسته جمعی است که همیشه بخوبی انجام می گیرد. وقتی شما علامتی روی در یخچال اداره می بینید که روی آن نوشته شده این یخچال هر جمعه تخلیه می شود، به این پیام توجه می کنید و حواستان به آن هسته زیرا اصلا نمی خواهید وقتی میوه ها و مواد اضافی را از یخچال خارج می کنند، آن سالاد کلم پلاسیدهی خوشمزه را از دست بدهید.
پروژه های آسان، حراجهای بی زحمت و فرصتهای شغلی جدید مثل فوتبال بازی کردن کودکان هستند؛ همه ی بازیکنان دور جایی که توپ هست، جمع می شوند.
وقتی صندلیهای سالن کنفرانس رزرو شده، حق کسانی که جایی برای نشستن پیدا نمی کنند و ناگزیر چمباتمه می زنند و در گوشه ای می نشینند، نادیده گرفته می شود.
هیچ گاه بیشتر از دوتا از این واژه ها را در یک جمله به کار نبر: ارزش، کیفیت، استراتژیک، جهانی و پارادایم.
جمله ی " تک سایز است و به همه می خورد" هیچ گاه درست نیست، بویژه در رابطه با کلاه.
وقتی فرزندت در زمین ورزش در حال بازی است، کنار زمین با تلفن حرف نزن، مگر اینکه مکالمه ی شما درباره ی چیزی باشد که دارد در زمین ورزش اتفاق می افتد.
کارآمدی می تواند به این معنا باشد که تو در پایان روز هیچ ایمیل ناخوانده یا مکالمه ی بی پاسخی نداشته ای، اثربخشی به این معناست که تو روز خودت را برحسب کارهایی که به انجام رساندهای ارزیابی کنی، نه براساس پاسخ دادن به ایمیل ها و گفت و گوهای تلفنی.
بهترین و جذابترین چیزی که درباره ی نوشتن فهرست کارها وجود دارد، امکان خط کشیدن بر روی کارهایی است که به پایان می رسند.
اگر کار مهمی را به انجام رسانده ای که قبلا آن را در فهرست کارهایت ننوشته ای، آن را در فهرست بنویس تا بتوانی خط بزنی.
خوردن در خودرو، موثرترین کاری است که می توانی برای افکن ورطه ی چاقی و اضافه وزن انجام دهی و خوراکیهایی مثل کیک، کلوخ و سیب زمینی بیشترین کاربرد را در این زمینه دارند.
"بسیار خوب" یا "اوکی" علامت نشانه گذاری و سجاوندی نیستند و نباید به جای ویرگول یا برای پاسخ به سؤال "آیا با من همراهی می کنی؟" استفاده شوند.
با جستجو کردن در سایتهای کاریابی و سایتهای مستهجن چیزی جز سردری و پریشانی عایدت نمی شود .
چیزهای مد روز، مثل ۴۰ ترانه ی برتر هستند که در لحظه ی اول لبخند را بر لبان می نشانند یا کمی تو را به اندیشیدن وامی دارند، ولی خیلی زود از آنها خسته می شوی، به فکر چیزهایی باش که ارزش افزوده ای برای تو ایجاد می کنند.
موفقیتهای "سریع" و میوه های " در دسترس" که از شاخه آویزان هستند، آنقدرها هم که همه تصور می کنند سریع و در دسترس نیستند.
از کسانی که از تو درخواست بازخورد می کنند، برحذر باش. به واقع، آنها از تو درخواست تعریف و تمجید می کنند.
کارمندان در " اجرای " استراتژیها شایسته عمل می کنند، نه در" تعیین" آنها.
وقتی فهمیدی که خواب مانده ای، چند دقیقه دیگر هم در رختخواب بمان و برای جبران عقب ماندگی پیش آمده برنامه ریزی کن.
در روزهایی که آب و هوا نامساعد است و نمی توانی سر کار بروی، یا با بچه ها برف بازی کن و لذت ببر، یا تلاش کن در خانه بمانی و بهترین کار ممکن را انجام دهی اوقات خودت را برای چیزهایی که خارج از کنترل تو هستند (مثل آب وهوا) تلخ نکن.
هر وقت دیدی که کارکنان شرکت مدام ماشین حساب در دست دارند و این طرف او آن طرف می روند، بدان پی برده اند که قرار است برنامه ی بازنشستگی پیش از موعد اجرایی شود.
سخن چینی نکن.کاری نکن که"عضو گروه سخن چینان"یا "موضوع صحبت سخن چینان "شوی.
از پارک کردن خودرو در پارکینگ برای مدت طولانی اجتناب کن، حتی اگر هزینه ی پارکینگ ناچیز باشد.
ظاهر بد و آراسته نبودن، بهتر از بدبو بودن است.
وقتی مدیری کسی را برای استخدام در شغلی سفارش می کند، هرچه مقام مدیر "سفارش کننده" بالاتر باشد، فرد "سفارش شده" نالایق تر است.
از پیروی کردن از مد جدیدی که ریشه ی آن به دههی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ برمی گردد پرهیز کن. از عبارت "دارای ارزش افزوده" بیشتر از یک بار در هفته استفاده نکن.
اگر سی دی هایت را برحسب حروف الفبا مرتب کرده ای، یادت باشد که بیشتر مردم اینگونه عمل نمی کنند.
مهم نیست که چقدر دیر سر کار می روی، همیشه سر ساعت مشخصی سر کار برو. آفتاب همیشه وقتی بر صفحه ی مانیتورت می تابد که نمی خواهی.
"کسری از ثانیه" فاصله ی زمانی بین برخورد یک چکش بر روی انگشت پا واحساس درد است.این همان مدت زمانی است که برای اتخاذ یک تصمیم نیاز است.
همیشه توپ را در زمین آنها نگهدار.
از عبارت "در اسرع وقت" فقط در موقعیتهای ضروری استفاده کن.
تعداد تماسهای دریافتی تو با تعداد تماسهایی که می گیری نسبت مستقیم دارد.
در جلساتی که در آن غذا می دهند، شرکت کن. اگر چیز به دردبخوری در جلسه گفته شد فيها؛ انعام و پاداش اضافی گیرت آمده!
اگر کسی که برای تو کار می کند استعفا داد، جلسه ی تودیعش نباید بیشتر از ۵ دقیقه طول بکشد.
کسانی که به بازیهای کثیف اداری تن نمی دهند، تنها در صورتی می توانند از حملات کسانی که مرتب پیگیر این امور هستند در امان باشند که دست کم این بازیها و قواعد آن را درک کنند.
هرگز در جلسه زیاد حرف نزن و روده درازی نکن، تو احتمالا کارهای بهتری برای انجام دادن داری.
ترس از "کندذهن و خنگ به نظر رسیدن ترس بدی" نیست.
بازنشستگی پیش از موعد فرصتی است که جای بررسی دارد. اگر آگاه از آن نداری، با یک کارشناس بیمه مشورت کن .
ریلکس بودن و راحتی به معنای رضایت و خرسندی نیست.
صرف وقت زیاد در محل کار و داشتن روابط عاطفی خارج از چارچوب زناشر با داشتن فرزندان خوب و ممتاز نمی خواند و همواره احتمال داشتن فرزندان خوب را ضعیف می کند.
عبارت "طرز تفکرشان شبیه کارمندان دولت است" هرگز برای توصیف یک گروه کارامد و اثربخش به کار نمی رود.
جلساتی که در صبح اولین روز کاری با کارمندان برگزار می شود، هرگز به اندازه ی جلساتی که در طول هفته برگزار می شود، اثربخش نخواهد بود.
اگر قرار است جلسه ای را در اولین روز کاری هفته برگزار کنی، مطمئن شو که برای پیدا کردن و تماس با کارمندان به شماره ی منزل آنها دسترسی داری.
اگر دفترچه ی چک بانکی ات هیچ وقت تراز نمی شود، بانکت را عوض کن.
گفتن این جمله که "شرایط جامعه ی ما از نظر اقتصادی، سیاسی، فناوری و.. به سرعت در حال تغییر است " تکراری و مبتذل است؛ همه آن را می دانند.
استفاده نکردن از تعطیلات، زمانی که دلت اسایش و فراغت می خواهد یا به آن نیاز داری، بر سلامت ذهنی و کیفیت عملکردت تاثیر منفی می گذارد.
هرگز مطالب مستهجن یا چیزهای خلاف را با صدای بلند نخوان یا نزد سایر کسانی که در اتاق حضور دارند، بیان نکن. آنها کنجکاوند که چنین چیزهایی را دنبال کنند.
"هرگز دوستانش را فراموش نمی کند" خصلت خوبی است بشناسند.
پوشیدن لباسهای از مد افتاده، همه ی اطرافیانت را به یاد به یاد پدرانشان می اندازد.
"لباس زیر" و "احمق" واژگانی هستند که در هنگام گفت وگو باید از گفتن آنها بپرهیزیم.
وقتی پشت تلفن می گویی "لطفا چند لحظه گوشی را نگه دارید" باید دکمه ی اسپیکر را بزنی و به کاری که قرار است انجام دهی بپردازی، نه اینکه بنشینی و هیچ کاری نکنی.
بستنی قیفی همان چیزی است که از اسمش برمی آید.
تقریبا در تمام سازمانها، کارکنان پشتیبانی ستون فقرات سازمان هستند.
برای اثربخش بودن لازم نیست ارائه به شکل فانتزی و جالبی انجام شود. ارائه نیازمند فناوری پیشرفته نیست؛ زیرا قصد آن رساندن پیام است.
نصب یادداشتهایی با این مضمون که لطفا پیش از ترک این مکان آن را تمیزکنید باعث کاهش آلودگی و تمیز ماندن محیط نمی شود با از تهدیدهای بزرگتری استفاده کن، یا یک نفر را برای انجام نظافت به خدمت بگیر.
اگر به اتاق دیگری سر می زنی، فنجان قهوه ات را با خودت نبر.
زمانی که با تلفن حرف میزنی، مردم بدون اینکه حرفهایت را بشنونده فقط با نگاه کردن به تو می توانند بفهمند که در حال صحبت کردن با یک مشتری هستی یا داری با مادرت حرف می زنی.
هرگز تصور نکن که مقدار پولی که در آینده پس می گیری، برابر با مقدار پولی است که در حال حاضر هزینه کرده ای.
نامه هایی که آخر وقت شنبه ارسال می شوند، معمولا دوشنبه مسیج خوانده می شوند.
در محیط کار گفتن عباراتی مثل "مواظب باش این سخن جایی درز نکند" و "احتمالا آنها هیچ وقت متوجه نمی شوند" اثر عکس دارد. دقیقا مثل دوران کودکی که چنین چیزهایی می گفتیم و بلافاصله رازمان برملا میشد.
یکی از ویژگیهای مهم موفقیت حرفه ای که معمولا دست کم گرفته می شود استقامت و پایداری است.
تاخیرهای ویژه و خاص جز با تأییدهای ویژه و خاص امکانپذیر نیستند.
اگر نتوانستی در عرض ۱۵ دقیقه نسخه ی چاپی چیزی را پیدا کنی، آن را گمشده فرض کن. فقدان اعتبار بیشتر از فقدان کیفیت به تو آسیب می زند.
وقتی کسی می گوید:" قرار است اتفاق خوبی برایت بیفتد" آماده باش که چین بخری.
اگر اعضای تیم ورزشی کارکنان شروع به انتقاد از زمین بازی شرکت کردند، احتمالا خراب کرده اند و شکست خورده اند.
پاداش دادن و جریمه کردن کارکنان بر اساس دوری و نزدیکی آنها به خودت، هرگز عادلانه نیست.
" ته دره" همیشه عمیقتر از چیزی است که تصور می کنی.
وقتی تمام شیوه های دیگر ناکام ماند، به روشهای ساده و اولیه برگرد.
پول بلیت پارکینگ را حتی اگر خودروات اجاره ای است، یا در شهر خیلی دوری هستی، پرداخت کن.
اگر می خواهی عصبی و کلافه نشوی، یاد بگیر چیزها را گم نکنی. بویژه یاد بگیرکه چطور دسته چک و کارت عابربانک ات را گم نکنی.
وقتی عبارتی شبیه به این شنیدی: ما نمی توانیم موضوع را بهتر و دقیقتر از این بررسی کنیم، تصمیم نهایی ات را بگیر.
اگر لازم شد که از خودمان بپرسیم آیا تضاد منافع داریم یا نه، احتمالا داریم.
موعد پرداخت چک، خیلی زودتر از چیزی که تصور می کنی فرا می رسد.
وقتی یادداشتی روی یخچال نصب شده که می گوید باید آن را همین جمعه تمیز کنی، پیشبندت را ببند و آماده ی تهیه ی سالاد شو. تمیز کردن معدود کارهای گروهی است که همیشه به طور کامل انجام می گیرد.