وقتی توانستید برخوردی گرم و صمیمانه با مشتری داشته باشید، رابطۀ خود را از طریق تعامل مثبت با مشتری ادامه دهید. اگر مثبت و سازنده برخورد کنید، مردم هم به همان شکل به شما پاسخ خواهند داد. بسیار مشکل است که با کسی که رفتاری مثبت و صمیمانه دارد، خشک و بی روح رو به رو شوید. خودتان دوست دارید بیشتر با چه افرادی در ارتباط باشید؟ با کسانی که شما را سر حال می آورند؟ یا با کسانی که باعث کسالت و از بین رفتن سرحالی تان می شوند؟ در محیط کار، سعی کنید فردی باشید که دیگران را سر حال می آورد.
مفید و کمک کننده باشید.
به مشتری های خود نشان بدهید که برایشان اهمیت قائلید. سعی کنید هر چه در توان دارید برایشان انجام دهید. کاری کنید که دیگران در مورد خودشان احساس خوبی داشته باشند. این مسأله را به عنوان یک هدف فردی برای خودتان در نظر بگیرید که سعی کنید در هر روز حداقل به یک نفر کمک کنید. وقتی این هدف را برآورده سازید، احساس بهتری خواهید داشت. این عادت فردی بسیار پسندیده ای است که می توانید در خودتان ایجاد کنید.
متعهد باشید.
وقتی نسبت به کمپانی و مشتری های خود احساس تعهد داشته باشید، به دنبال راه هایی خواهید گشت تا روند امور را بهتر نمایید. هیچ تفاوتی ندارد که امروز چه کاری بر عهدۀ شما گذاشته شده است، هر کاری که هست تمام تلاشتان را به کار بگیرید تا آن را به نحو احسن انجام دهید.
حلال مشکلات باشید.
سعی کنید همواره بخشی از راه حل باشید، نه بخشی از مشکل. به جای تمرکز کردن بر یافتن مشکلات بیشتر، به دنبال یافتن راه حل ها باشید. وقتی یک رویکرد حل مسأله اتخاذ کنید، دیگر منفی نگری برایتان بسیار دشوار می شود. افرادی که بر روی راه حل ها متمرکز می شوند همواره راهی برای ایجاد تغییر در وضعیت پیدا می کنند.
فردی معتبر و قابل اتکا باشید.
یعنی سعی کنید دربارۀ محصولات و کمپانی خود تا جایی که می توانید اطلاعات کسب کنید. مشتری ها کارمندانی که رفتار خوبی دارند را دوست دارند، اما برای کارمندهایی که با سواد هستند و دانش خوبی دارند، ارزش و اعتبار قائلند. تا جایی که می توانید دربارۀ خط تولید و مراحل مختلف آن اطلاعات کسب کنید. اگر فکر می کنید به آموزش های فنی بیشتری نیاز دارید، از مدیرتان بخواهید آنها را برایتان فراهم کند.
به محصولات خود اعتقاد داشته باشید.
تفاوتی نمی کند که کمپانی تان چه چیزی تولید می کند یا می فروشد؟ چه یک کمپانی بیمه باشید و چه کمپانی تولید پوشاک، باید به محصولاتتان اعتقاد داشته باشید. صداقت در واقع ناشی از اعتقادی است که به محصولات خود دارید. اعتقاد داشتن با این مسأله که محصولاتتان به مشتری هایتان کمک خواهند کرد یکی از ضروریات انجام امور درست و مناسب برای آنها است. در هر بخشی از کمپانی که باشید، اگر واقعاً به این مسأله اعتقاد داشته باشید که محصولاتتان به مشتری ها کمک می کنند، سعی خواهید کرد باعث پیشرفت محصولات، کمپانی و خودتان شوید و این کار را به شکلی مثبت و با رفتاری صادقانه به انجام خواهید رساند.