برای شرکت ها در نظر گرفتن موانعی که سایر سازمان ها در توسعه ی برنامه های مدیریت ارتباط با مشتری با آن ها رو به رو شده اند، مفید است. تحقیقات ما تعدادی از موانع مشترک در راه موفقیت روابط مشتری را شناسایی کرده است. جالب این که مشکلات سامانه های بازمانده ی موجود که مدیران اجرایی ممکن است پیش بینی کنند و منبع اصلی مشکلات و تأخیرها است به ظاهر عمومیت کمتری از مشکلات نگرش های داخلی و ساختار سازمانی دارد.
کمبود مهارت ها
کمبود مهارت ها در ایجاد و استفاده از سامانه ی مدیریت ارتباط با مشتری بر مبنای فناوری اطلاعات، مانع اصلی برای تحقق مدیریت ارتباط با مشتری است. یک مدیر در زمینه ی مدیریت ارتباط با مشتری به کمبود مهارت فناوری شدید اشاره کرد. سازمانی که او برای آن کار می کرد قادر به استخدام افراد به نسبت ماهر از نظر فنی برای تحقق پروژه ی مدیریت ارتباط با مشتری در مقیاسی وسیع نبود. سایر مدیران اجرایی نیز نیاز برای دستیابی به مهارت ها در کار کردن با سامانه ی جدید را خاطر نشان کردند و چندین نفر گفتند که آن ها به آموزش فروشنده برای برآوردن این نیاز تکیه می کردند، که همواره به سرعت موجود نبود و استاندارد یکپارچه ای نداشت. مهارت های تحلیلی در پرسش سؤالات درست از سامانه ی مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان اهمیت خاص در ایجاد اغلب سرمایه گذاری مدیریت ارتباط با مشتری شناسایی شد.
سرمایه گذاری ناکافی
کسب وجه کافی برای نیازهای مدیریت ارتباط با مشتری مثال هلی مهم برای سازمان ها است، به ویژه وقتی بسیاری از پروژه ها به طور گسترده از نظر هزینه و گاهی از نظر وسعت توسعه می یابند. برخی سازمان ها بر مشکل تهیه ی پول با اتخاذ آنچه به آن به عنوان دیدگاه پیروزی های سریع اشاره شد، غلبه کرده اند.
با ساخت و ایجاد پروژه های اجرای مدیریت ارتباط با مشتری برای ارائه ی پیروزی های سریع و سودهای قابل مشاهده در مراحل اضافی از قبیل پیشرفت ها در خدمات مشتری یا میزان پاسخ عالی تر در مبارزات، آن ها قادر به نشان دادن پیشرفت فوری و برگشت ها هستند. این امر به پیشرفت خرید داخلی و برانگیختن سایر بخش های شرکت جهت توسعه ی سامانه های مدیریت ارتباط با مشتری در ساختار مناطق خودشان کمک کرد.
کمیت و کیفیت ضعیف اطلاعات
سازمان ها در مراحل مختلف توسعه ی روابط مشتری مسائل متفاوتی را با توجه به کیفیت و کمیت اطلاعات تجربه می کنند. برای شرکت هایی در مراحل اولیه ی توسعه ی روابط مدیریت مشتری، کیفیت اطلاعات، مسأله ای کلیدی است. میزان مشکلات کیفیت اطلاعات و مقدار کار لازم برای بهبود آن ها بسیاری از مدیران را متعجب کرد. شرکت های پیشرفته تر مایل به انجام تصفیه ی اطلاعات و دوباره نویسی آن ها هستند و برای این سازمان ها کمیت اطلاعات مشکل بزرگ تری از کیفیت اطلاعات است.
عدم موفقیت در درک فواید تجاری
آگاهی اولیه ی اندک از فواید پایگاه اطلاعات بازاریابی در میان مدیریت ارشد نیز سدی برای شرکت های کمتر پیشرفته در تحقق مدیریت ارتباط با مشتری است. بر این مشکل باید وقتی غلبه کرد که انبار فعال است و شروع به ارائه ی نتایج می کند. مدیران مدیریت ارتباط با مشتری خاطرنشان می کنند که انبار اطلاعات، پر هزینه تلقی می شود و مدیریت ارشد اغلب در درک فواید مالی بالقوه در مراحل اولیه ی پروژه ی مدیریت ارتباط با مشتری مردود می شود.
حد و مرزهای کارکردی
مدیران در واحد کارکردی یا تجاری ممکن است در مراحل اولیه ی پروژه ی مدیریتی روابط مشتری برای همکاری بی میل یا ناراضی باشند. این امر ممکن است تلاش سازمانی قابل ملاحظه ای برای آگاه کردن مدیران واحد تجاری و کارکردی از فواید عملیات گسترده ی شرکتی و کارکردی لازم داشته باشد.
کمبود رهبری و الزام مدیریت ارشد
فقدان درگیری مدیریت ارشد و رهبری در فعالیت های مدیریت ارتباط با مشتری، مانع بعدی در موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری است. مدیران عالی رتبه باید به خود به عنوان کارمند عالی رتبه ی مشتری نیز بنگرند. نقش آنان تضمین اقدامات اجرایی سطح بالا و ایده آل به عنوان حامی و قهرمان برای فعالیت های مدیریت ارتباط با مشتری است و این که اهمیت انتقال روابط شرکت با مشتریان از طریق مدیریت ارتباط با مشتری درک می شود و با هیأت مدیریه و مدیریت ارشد به اشتراک گذاشته می شود. رهبری معرف یکی از مسائل کلیدی در مدیریت تغییر است.
سامانه های سنجش ناکافی
مدیران مدیریت ارتباط با مشتری اغلب خاطرنشان می کنند که چقدر سامانه های سنجش و پاداش ضعیف می تواند آغاز و انجام پروژه های مدیریت را به تأخیر بیندازد. اندازه گیری های استفاده شده برای تعیین موفقیت عملکرد مدیریت ارتباط با مشتری بیشتر اوقات ناکافی محسوب می شود. گاهی سازمان اهدافش را به وضوح نمی داند یا آن را با افرادش در میان نمی گذارد.
البته مسائل دیگری وجود دارد که مانع از اجرای برنامه ی موفقیت آمیز مدیریت ارتباط با مشتری است. هر شرکت که در حال تحقق مدیریت ارتباط با مشتری است باید موانع مشترک در راه موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری و هر زمینه ی بالقوه خاص مشکل مدیریت ارتباط با مشتری در رابطه با تجارب خاصشان را درک کند و الزاماتی را برای سازمانشان پیش از معرفی فعالیت های مدیریت ارتباط با مشتری در نظر بگیرد.