فروشنده باید به حرفه خود ایمان داشته باشد
واقعیت این است که یک بخش مهم و قابل توجه از شغل فروشندگی را عشق و علاقه تشکیل می دهد و این که فروشنده عمیقا به کاری که انجام می دهد اعتقاد و باور داشته باشد.
این نکته را نیز همواره به خاطر داشته باشید که قسمت عمده ای از موفقیت یک فروشنده را مهارت ها و توانایی های او شکل می دهد که در تمام سال های کسب علم و تجربه برای خود اندوخته است.
فروشنده باید برخورداولیه مناسب داشته باشید
فروشنده خوب باید ظاهر آراسته داشته باشد انسان ها از روی ظاهر است که قضاوت می شوند در برخورد اول ظاهر تمیز و آراسته خیلی می تواند تاثیر گذار باشد اگر ظاهر بد باشد مشتری شاید حاضر نباشد به حرف های شما گوش دهد چه برسد به اینکه یه شما اعتماد کند و محصول شما را خریداری کند.
فروشنده خوب باید از خودش توقع موفقت داشته باشد. از ادم های منفی گرا و همیشه ناامید که مدام حرف های منفی زده و از جمله اوضاع بازار خراب است بپرهیزید این انسان ها شما را دلسرد کرده و در ضمیر نا خوداگاه شما تاثیر منفی می گذارد.
فروشنده باید سمج باشد نه مزاحم
فروشنده خوب باید صبور باشد ولی در عین صبوری سمج هم باشد مانند کودکی که از بزرگترش چیزی طلب دارد و تا به خواسته اش نرسد دست بردار نیست.
فروشنده باید کار و محصول خود را دوست داشته باشد و به آن باور و ایمان داشته باشد و به محصولش احترام بگذارد وقتی خود فروشنده حاضر نیست از محصولش برای خودش استفاده کند و فکر میکنند بقیه جنس های رقبا بهتر است هیچ وقت نباید از مشتری انتظار خرید و اعتماد به محصولش را داشته باشد.
فروشنده باید منفعت خریدار و منفعت خود را در نظر بگیرد
یک فروشنده بایدعلاوه بر سود خود منافعت خریدار را نیز در نظر بگیرد.
فروشنده ای که تنها به فکر کیف پول خوداست فروشنده حرفه ای نیست
فروشنده باید خریدار را متقاعد کند
فروشنده باید هنر متقاعد کردن مشتری را داشته باشد
اما اگر صحبتهای فروشنده واقعیت نداشته باشد مطمئن باشید آخرین خرید مشتری خواهد بود و حفظ مشتری در شرکت شما به خطر خواهد افتاد
باید مشتری ها را دوست داشت برای انها وقت گذاشت به حرفها و درددل هایشان گوش داد اگر از چیزی یا از فرزندشان تعریف می کنند باید انها را تایید کرد هم دلی مهم تر از همزبانی است.
باید راستگو و صادق بود از تملق و چاپلوسی زیاد و یا تعاریف اغراق امیز از محصول خود بپرهیزید.
نباید کالا را فروخت بلکه باید تمایز را بفروشید نباید به مشتری باج و تخفیف زیاد داد زیرا ارزش محصول را پایین می اورد بلکه باید تمایزات محصول را با محصول رقبا برای او بگویید تا او تفاوت محصول شما را با رقبا درک کند
باید علاوه بر فروشنده خوب بودن مشاور خوبی هم باشید.
از قدرت منشی ها غافل نشوید
ارتباط و روابط بلند مدت خود را با مشتری حتی پس از خرید از شما حفظ کنید.با منشی های شرکت ها ارتباط خیلی خوبی برقرار کنین به انها احترام بگذارید زیرا منشی ها نزدیک ترین افراد به مدیر عامل ها هستند و مدیر ها بیشتر از انها نظر خواهی میکنند و میتوانند خیلی زیاد روی رییسشان تاثیر بگذارند شما باید نظر منشی ها را جلب کنید.ویترین گردی کنید مدل های روز بازار محصولات رقبا را خوب ببینید و بهره برداری کنین
هرگز علیه رقبا حرف نزنید بگوییید رقبا خوب هستند ولی ما بهتریم
طول موج رفتاری متفاوتی با مشتریان داشته باشید
رفتار مناسب شخصیت مشتری داشته باشید
بسته به نوع شخصیتشان با انها رفتار کنین اگر شوخ است شما هم شوخی کنین اگر جدی بود زیاد مزاح نکنید
با شخصیت های پدیداری که همیشه دوست دارن جایی بنشینن که همه را زیر نظر داشته باشند باید برونگرا رفتار کنین به چشمان انها مسقیم نگاه کنین هرگز سرتان را پایین نیاندازید.
با شخصیت های احساسی که از واژه های احساس میکنم و تصور میکنم و ... استفاده میکنند و صندلی نزدیک به شما را انتخاب میکنن باید لطیف و با احساس صحبت کنید
با شخصیت های شنیداری از راه شنیدنشان ارتباط برقرار کنیند این شخصیت ها که موقع حرف زدن به شما نگاه نمیکنند و سرشان معمولا پایین است نباید مستقیم ذل بزنید اینگونه فکر میکنند می خواهید به حریم شخصیشان وارد شوید. به این افراد زیاد نزدیک نشوید و صمیمی نشوید.
از ایراد گرفتن های مشتری ناراحت نشوید ایراد گرفتن نشانه علاقه است
برای مذاکرات حضوری برنامه ریزی کنین اگر او وقت ندارد شما بروید دفترشان از واژه های مزاحم شدم وقتتان را گرفتم بجایش از واژه خوشحالم که در خدمتتان هستم استفاده کنید زیرا در ضمیر نا خودآگاه مشتری این فکر پدیدار می شود که شما واقعا مزاحم هستین
خیلی زود یا خیلی دیر سر قرار نروید چند دقیقه زود تر برسید تا فرصت آشنایی با منشی و دادن کارت ویزیتتان را داشته باشید.