آنهایی که نمی توانند گذشته را به یاد بیاورند محکوم به تکرار آن هستند.
-- جورج سانتایانا، فیلسوف اسپانیایی
با اینکه متخصص اقتصاد نیستم، می توانم از روی تجربه چندین ده ساله صحبت کنم. دنیای تجارت در یک چرخه حرکت می کند. چرخه نوعی تجارت چندین مرحله دارد. چرخه هایی که من دیده ام از الگوی زیر پیروی می کنند.
در هر مرحله تنها سه چیز می توانند اتفاق بیفتند:
- چیزهایی بهبود می یابند
- چیزهایی ثابت باقی می مانند
- چیزهایی بدتر می شوند.
این علم پرتابه ای نیست. یک چرخه، یک الگو یک فصل است. همانطور که در زندگی شخصی و طبیعت فصل ها وجود دارند برای تجارت نیز فصولی وجود دارد. ما، بعنوان افراد حرفه ای چه در زندگی و چه در زندگی شخصی، نیازمند درک این موضوع و پیروی از شعار آمادگی پیشاهنگی هستیم. هر چقدر بیشتر سعی کنیم به چرخه ای که، به هر دلیل، در حال پایان یافتن است متصل بمانیم، موفقیت در چرخه بعدی برایمان دشوارتر خواهد بود. نوعا، دلیل وابستگی ما به گذشته این است که برای آینده آماده نشده ایم. در بعضی مواقع، حتی متوجه هم نبوده ایم. این رویه باید متوقف شود.
از آنجائیکه عمدتا آدم مثبتی هستم، با اوج شروع می کنم. این حالت در زمانی است که اوضاع تجارت خوب است. نرخ بیکاری پایین است. تقریبا هر روز در تکنولوژی شاهد پیشرفت هستیم و دنیای پزشکی دنیای تجارت هر دو سالم هستند.
یکی از حقیقی ترین جملاتی که تاکنون با آن آشنا شده ام این است که " این نیز بگذرد." چه ناراحت باشید چه خوشحال، چه تجارت خوب باشد چه بد هیچ تفاوتی نمی کند. این نیز بگذرد. اگر این نکته را درنیابیم و با آن کار نکنیم، نخواهیم توانست به اندازه ای که باید، موفق باشیم.
ما بعنوان انسان، فقط می توانیم چیزهای نو بخواهیم. گفته می شود یک انسان برای جذب یک ایده جدید به 72 ساعت زمان نیاز دارد. از آنجاییکه روزانه صدها، اگر نه هزارها، ایده و کشف جدید، بواقع، در نوک انگشتان ما قرار دارند، منطقی است که در نهایت برای جذب همه آنها جا بزنیم. در اینجاست که امورات به سمت سکون گرایش پیدا می کنند.
اکثر سکون ها در زندگی من دوام زیادی نیاورده اند، چون به محض اینکه آدمها آن را بشناسند، چیزی اتفاق می افتد. کسی ایده جدیدی می یابد تا یک کالای قدیمی را به بازار معرفی کند و یا بازار جدیدی برای آن ایجاد نماید.
کافی است مسائل برای مدت زیادی ساکن بمتنند تا مردم برای تغییر بی تابی کنند. در بسیاری مواقع، تغییر بعنوان تسکین درد، مورد استقبال قرار می گیرد. مردم و تجارتها زیاد خرید می کنند و این امر به رشد در بازار منجر می گردد. با این حال، بعضی از تجارتها، به خطا و در پاسخ به این بی تابی، یا محصولات بنجل تولید می کنند، یا افزایش تولید می دهند و یا – بواسطه تحقیقات ضعیف بازار – محصولی را تولید می کنند که افراد اندکی تمایل به ابتیاع آنها خواهند داشت. این حالت بازار بیش از حد اشباع می گردد.
طی دوران تغییر، شغل های جدید ایجاد می شدند، برای تولید محصولات از تجهیزات استفاده می شد، دلارهای بازاریابی بکار گرفته می شد و خطوط توزیع در مجرای خود قرار می گرفت. وقتیکه انبارها پر شوند و تقاضا به اندازه کافی وجود نداشته باشد، این صنایع به مرحله بعدی انتقال می یابند – افت.
موفقیت در زندگی، نتیجه داشتن دست پر نیست، بلکه از خوب بازی کردن با دست ضعیف حاصل می گردد.
به یاد داشته باشید، فروش خدمت کردن است. اگر همچنان که اوضاع بهتر می شود برای خدمت رسانی بیشتر به مشتریان آمادگی ندارید، ممکن است خودتان باعث رکود در تجارتتان بشوید. اگر، برای زمانیکه اوضاع بهبود پیدا نکند، لیستی از موارد کاهش هزینه آماده نکرده باشید ممکن است پتانسیل بهبودی را از بین ببرید.
رکود یک افت ناگهانی در بهره وری است. چه بهره وری خودتان باشد یا بهره وری شرکت یا صنعت تفاوتی ندارد، در عملکرد شخصی شما خود را به نمایش خواهد گذاشت. برای بیرون رفتن از رکود، کارهایی وجود دارند که می توانید شخصا آنها را انجام دهید و به دیگر کارکنان شرکت نیز توصیه کنید.
ابتدا بپذیرید که در رکود هستید. این سخت ترین بخش است. انکار کردن در مواجهه با توسعه های نامطلوب، خصوصا آنهایی که بر امنیت شما تاثیر منفی می گذارند بسیار عادی است. وقتی فروش به شدت پایین می آید، باید بپذیرید که دچار رکود شده اید. سپس برای بازگشت به تولید منسجم، اقدامات جدی انجام دهید.
دوم، دریابید چرا دچار رکود شده اید. سوم، برنامه مقابله با رکود جاری خود را طرح ریزی کنید. چهارمین قدم در مسیر رکودزدایی، اقدام است.
فاز بعدی دوره تجاری ما رکود اقتصادی است.. توضیح آن، مرحله انقباض دوره تجاری است، دوره کاهش فعالیت اقتصادی.
بحران اقتصادی. در اکتبر 1929 بازار سهام سقوط کرد و بدترین فروپاشی اقتصادی تاریخ دنیای صنعتی مدرن را به راه انداخت. بانک ها ورشکست شدند. تجارتها از بین رفتند و بیش از 15 میلیون آمریکایی بیکار شدند. مردم مجبور می شدند به پس انداز کردن و مقتصدانه مصرف کردن عادت کنند.
بیایید به سمت بهبود پیش برویم. در دوران بهبود شاهد کم شدن خبرهای بد خواهیم بود. درآمدهایمان ثبات بیشتری می گیرند. بعضی از مشتری هایمان مقادیر بیشتری سفارش می دهند یا دفعات سفارش خود را افزایش می دهند. حتی ممکن است درخواستهای بیشتری برای پیشنهاد قیمت در رقابت ها داشته باشیم. با این حال، بسیاری از مردم احساس می کنند در اینجا باید محتاطانه قدم بردارند.
مرحله بعدی ، البته ، مورد علاقه همه است – رشد. این زمانی است که اطمینان قدرت می گیرد و خلاقیت افزایش می یابد.همه، و نه تنها قهرمان ها، مشغول فعالیت می شوند. قهرمانها همیشه فعال هستند.